ترور شخصیت های سیاسی و اقتصادی هزاره ها در کویته به شدت ادامه دا

نوشته: عبدالله رفیعی

     هم اینک، که این سطور را می نویسم، از شهادت دی ایس پی حسن علی و سه تن از همراهانش "14-1-2009م" در جریان سال جاری تقریبا نو ماه می گذرد. و تا هنوز نیز سلسله ترور  شخصیت های سیاسی و اقتصادی مردم ما به شدت ادامه می داشته باشد. اگرچه بعد از شهادت دی ایس پی حسن علی و همراهانش  هزاره های شهر کویته جنازه های شهدا را با حمل نمودن بر دوش هایشان بسوی گورنر هاوس حرکت داده و در مقابل گورنر هاوس دست به تحصن زدند. و بعد از وعده دستگیری تروریستان  توسط وزیر اعلی بلوچستان در بین 48 ساعت، حاضر شدند که شهدا را بخاک بسپارند، ولی این وعده ها هیچگاه جامعه عمل بخود نگرفت. و قاتلین نامعلوم دستگیر نشدند.

     دومین شخصیت قربانی این سلسله شوم، محترم شهید حسین علی یوسفی "26-1-2009 م" رهبر هزاره دموکراتیک پارتی بود. وی حوالی ساعت 10 قبل از ظهر در مقابل دفتر کارش مورد حمله تروریستان بزدل قرار گرفته و در صحنه جان را به جانان سپرد. این حادثه شوم  یکی از حوادث تلخ دیگر بعد از شهادت رهبر فقید ما حضرت عبدالعلی مزاری بود، که  یک موج بزرگ اعتراض را در بین تمام هزاره های جهان ایجاد کرد. هزاره های سراسر جهان با آنکه در مقابل این حادثه به شدت از خود عکس العمل نشان دادند. و تقریبا در سراسر جهان اعتراضات گسترده در محکومیت این حادثه و جلوگیری از اعمال تروریستی صورت گرفت، ولی متاسفانه نتوانست جلو حوادث بعدی را بگیرد. و بعد از این حادثه نیز چندین شخصیت دیگر ملی مردم ما در شهر کویته طعمه اهداف شوم تروریستان و دشمنان تاریخی ما شده است.

     بتاریخ "22-6-2009 م" محترم سید طالب آغا، ناظم حلقه "16" مهر آباد و عضوی کمیته امن شهرکویته همراه با دو تن از همراهانش، یکی دیگر از شخصیت های سیاسی و اقتصادی مردم ما در مقابل موتر فروشی اش واقع فاطمه جناح رود مورد حمله ناجوانمردانه تروریستان قرار گرفته و به شهادت رسیدند. با آنکه در رابطه به شهادت آقای طالب آغا نیز اعتراضات گسترده از طرف مردم و تجاران شهر کویته صورت گرفت، ولی همانگونه که تروریستان قبلی مورد بازخواست و کیفر اعمال پست شان قرار نگرفتند، این تروریستان نیز با فرار از صحنه و تعقیب نشدن جدی توسط پولیس، شاید هم اینک در فکر ترورهای بعدی شان باشند.

     سلسله ترور شخصیت های برجسته مردم ما در شهر کویته با به شهادت رساندن این سه شخصیت آگاه از مسایل و رمز و رازهای خاص شهر کویته متوقت نگردیده است. و بعد از آنها یکی از شخصیت های خیر، فرهنگی و اقتصادی ما محترم انجنیر احمد علی نجفی، صاحب کارخانه چوب "نوربن ود فکتری" بتاریخ "7-9-2009م" در مقابل کارخانه شخصی اش، واقع سرکی رود، مورد حمله تروریستان قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

     بتاریخ "1-10-2009 م" مردم ما در شهر کویته جنازه شهید ولایت ایدوکیت را بردوش های شان حمل نمودند. وی یکی از وکیلان برجسته مردم ما بودند، که در هایکورت ایالت بلوچستان ایفای وظیفه می نمودند. در ضمن وی بخاطر دفاع از مردم و به پنجه عدالت سپردن قاتلین و دشمنان مردم ما در محکمه ها همیشه در حال مبارزه بودند. اگرچه بعد از شهادت وی مجموعه وکیلان بلوچستان سه روز را عزای عمومی اعلان نموده و بصورت جدی خواهان دستگیری قاتلان وی شدند، ولی اینگار گوش ناشنوای حکومت وقت هیچ صدای را که مظلومیت هزاره ها را فریاد بکشد، نمیشنود... قاتلان ایدوکیت نیز متواری گردیدند.

     دوازده روز بعد از شهادت ولایت ایدوکیت، انجنیر اشرف چنگیزی ریس ردیابی منابع هایدورکاربنی بلوچستان بتاریخ "12-10-2009 م" در سریاب رود طعمه تروریستان گردید. وی نیز در صحنه حادثه جان داد. و بعد جنازه وی توسط جوانان با احساس مردم ما به امام بارگاه نجاری آورده شده و در میان آه و افسوس های زیاد مردم در مهر آباد بخاک سپرده شد.

     تا هنوز، آخرین قربانی سلسله حوادث ترور شخصیت های مردم ما، محترم محمد اشرف جعفری و یکی از دوستانش بوده است. آقای جعفری برادر "ای آی جی جعفری" ریس اسبق پولیس شهر کویته می باشد. وی بتاریخ "15-10-2009 م" حینیکه از وظیفه اش بطرف منزل بر می گشت. در حوالی یکی از سرک های شلوغ  داخلی شهر کویته، جناح رود مورد حمله تروریستان قرار گرفته و جام شهادت را نوش کردند.

     به علاوه این شخصیت های که از شهادت شان یاد آوری گردید. تعداد زیاد از مردم عام ما نیز قربانی اهداف شوم خون آشامان گردیده است، که درین نوشته بخاطر طویل نشدن آن ناگزیر باید خلص نویسی را رعایت کرد. قابل یاد آوری می دانم، اینکه تعدادی از شخصیت های برجسته سیاسی و اقتصادی مردم ما بخاطر تهدید های مکرر و حفظ حیات شان، با اصرار زیاد مردم پناهنده کشورهای دیگر گردیده اند. از آنجمله می توان از محترم سردار سعادت علی، جواد ایثار و نثار علی یاد کرد.

     در رابطه به دانستن علت و انگیزه این ترور ها، متاسفانه تا به امروز هیچکدام از تروریستان دستگیر نشده است، که پاسخگو باشد. با آنکه داخل شهر کویته توسط  "ایف سی فورس" کنترول میشود، ولی با آنهم دستگیر نشدن تروریستان و ترور شخصیت های مردم ما در شلوغ ترین و امن ترین نقاط شهر خود سوال بر انگیز است. سوالهای که جوابش ممکن اکثرا در تظاهرات های مردمی بگوش برسد، "حکومت ایالتی دست از سرپرستی دهشت افگنان و تروریستان بردار.".

     در شهر کویته مرکز ایالت بلوچستان، که تقریبا 22 لک نفوس دارد، سه قوم عمده پشتونها، بلوچها، هزاره ها و به فیصدی خیلی کم اقوام دیگر زندگی می کنند. به گفته جنرل سکرتری هزاره دموکراتیک پارتی، آقای عبدالخالق هزاره هم اینک نفوس هزاره ها در شهر کویته بالغ بر 4 لک فرد می گردد. هزاره های شهر کویته با آنکه بانظم و پر امن ترین قوم بوده است، ولی با آنهم همیشه بخاطر جایگاه و مقامی که در عرصه های مختلف بدست می آورند. با بلوچها و پشتونها در رقابت می باشند. بلوچها چون خود را صاحب اصلی ایالت بلوچستان می دانند، به هیچ صورت برای شان قابل قبول نیست، که هزاره ها در عرصه های سیاسی حرفی برای گفتن داشته باشند. و با نفوس کمتری که دارند، در برابری با بلوچها قرار بگیرند. از طرف دیگر رقیب دایمی هزاره ها در عرصه های اقتصادی و تجاری پشتونها می باشند. پشتونها چون اکثریت را در شهر کویته تشکیل می دهند و بازار اقتصادی نیز در کنترول آنها می باشد. برای شان قابل قبول نیست، که هزاره ها با تلاش و مدیریتی دقیقی که در کارهای اقتصادی شان دارند. بازار کار را از دست شان بربایند. پشونها خصوصا بعد از آنکه شهر کراچی، یکی از شهر های بزرگ اقتصادی منطقه  را در رقابت با مهاجرین هندوستانی "ایم کیو ایم" از دست داده اند. اینک بعد از آنکه توان رقابت با آنها را در خود نمی بینند، توجه شانرا متمرکز بر شهر کویته نموده اند. و نگران از آنند، که بازار شهر کویته نیز توسط هزاره های از دست آنها خارج نگردد. لهذا در تلاش اند، که در ضمن جبران خسارت بزرگ از دست دادن شهر کراچی، دست هزاره ها را از بازار و اقتصاد شهر کویته باز دارند. اگرچه قبل از این پنجاپی ها و سندی ها نیز در عرصه های مختلف حضورشان در شهر کویته به چشم می خورد، ولی بعد از آنکه تعداد از آنها توسط حریت طلبان بلوچ کشته شدند، اینک حضور شان خیلی کمرنگ شده است.

     اگر عامل اصلی ترور شخصیت های سیاسی مردم ما را انگیزه سیاسی دانست و بلفرض شهید یوسفی و محترم سید طالب آغا بخاطر انگیزه های سیاسی و فرقوی شهید شده باشند. سوال اینجاست، که شخصیت های دیگر فرهنگی، مردم عام  و خصوصا  شخصیت های اقتصادی مردم ما برای چه مورد هدف قرار گرفته اند؟ اگر در رابطه با شهادت شخصیت های سیاسی و پولیس های هزاره انگشت اتهام را بسوی حریت طلبان بلوچ دراز کرد. پس در رابطه به ترور شخصیت های اقتصادی کی را باید متهم کرد؟ نکند دشمنان دونیم صد ساله ما یکبار دیگر بازار را آشفته یافته و در پی بر اندازی ما از شهر کویته باشند. و با بجان هم انداختن هزاره ها با پولیس ها و حریت طلبان بلوچ زمینه حذف ما را مساعد نمایند. و خود استفاده های شانرا ببرند.

     نباید فراموش کرد، که به علاوه مورد های که در بالا ذکر شد. و هر یک به تنهای و یا با یک فیصدی می تواند علت و انگیزه ترور شخصیت های ما  را تشکیل دهد. بعضی از اشارات بسوی سازمانهای نامریی ملی و بین المللی نیز می رود. به گفته بعضی از صاحب اندیشان ما در شهر کویته، یک بازی خیلی بزرگ در حال بازی شدن است. و مردم بی دفاع ما در شهر کویته فقط و فقط قربانی رایگان اهداف شوم بازی گران پشت پرده می گردند. این بازیگران هرکه هستند و با هر چهره ایکه ظاهر می گردند، حقیقت این است که با بجان هم انداختن اقوام شهر کویته فضا را آنچنان آلوده و مسموم نموده اند، که درین نزدیکی ها هیچ امیدی برای برقراری امنیت و آرامش به نظر نمی رسد. راه اندازی این توطیه ها، نفاق ها و بعضا جنگ های بین القومی اگر از یک طرف زمینه را برای وارد شدن و سو استفاده از اهلیان شهر کویته توسط بازیگران پشت پرده مساعد می سازد. از طرف دیگر بهترین فرصت را برای استثمار و حذف مردم ما توسط اقوام قدرتمند نیز میسر می کند. متاسفانه رسانه های خصوصی و دولتی نیز اینک به رایگان بودن خون هزاره ها باورمند شده است. و مردم ما سخت از برخورد نابرابرانه و غیر مسوولانه رسانه ها گله مند اند. حکومت ایالتی آنچنان ضعیف و غیر مسوول است، که وزیر داخله اش میر ظفرالله زهری بعد از شهادت سید طالب آغا در جریان بحث اسمبلی بلوچستان رسما اعلان کرد، که ما میدانم تروریستان و دهشت افگنان کی ها اند، ولی اجازه و توان دستگیری آنها را نداریم...

     در  آخر این نوشتار می خواهم بنگارم، که دشمن، دشمن است. در گذشته نیز دشمن بوده است و در آینده نیز بخاطر اهداف شومش و حذف مردم ما ضربات اش را بر پیکر نیمه جان مردم ما وارد خواهد کرد. آنها با هر انگیزه ایکه دست به کشتار و ترور شخصیت های ما می زنند، مربوط به خودشان است. مهم این نکته است، که ما چرا قربانی همیشگی باید باشیم؟ آیا هم اینک اگر هزاره های جهان متحدانه بخواهند، نمیتوانند عامل و انگیزه های دشمنان ما را بخاطر این اقدامات غیر انسانی شان بیابند و سد راه این کشتار و ترور هزاره های کویته و  مانع قتل و غارت گری کوچی ها در سرزمین بهسود شوند؟؟؟

عکسهای از صحنه های جنایات و تظاهرات مردمی را در ادامه مطلب مشاهده کنید:

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد